نو و كهنه
مصطفی اسمعیل تبار
مشارکت در سازندگی جامعه تعیین سرنوشت هر ملت به دست خود ملت حقیقتی است که اسلام در گذشته و در کشور های جهان در عصر حاضر و انقلاب اسلامی ایران نیز بر مبنای اسلام بدان پرداخته است هر فرهنگ و تمدن (تمدن غرب ، تمدن اسلام، تمدن شرق و ...) برای تحقق این حقیقت مصادیق و معیارهایی را پیش بینی کرده است. می دانیم حقیقت ثابت همیشه در ضرف های نژادی ، اقتصادی، اجتماعی، فلسفی ، روحی و حتی فردی مختلف عرضه شده است این ضرف ها مشمول مرور تاریخ و کهنه شدنی هستند. برای حفظ مظروف (حقیقت ثابت ) باید ظرف را تغییر داد منتهی باید توجه داشته باشیم که مظروف تغییر نکند و این مسئله ای اصلی است. هم اکنون دوران عرضه دموکراسی غربی و حکومت توده ها به سر آمده است و تاریخ مصرف آن هم گذشته است هم اکنون اندیشه های غربی (اروپایی) است و نیکسون محصول دموکراسی غربی ( آمریکایی).
مردم سالار دینی آزادی و حقوق بشر غربی تفاوت دارد ، زیرا تفکر غربی با بنیادهای ماتریالیستی و اهداف ماتریالیستی به این مباحث می پردازد و تفکر نو اندیش دینی هم در بنیاد و هم در اهداف با تفکر غربی تفاوت دارد ولو در ابراز هیچ تفاوتی نداشته باشد. الان سنت حاکم بر جهان سنت لیبرال سرمایه داری است. امروز غربی ها محافظه کار هستند. سنت لیبرال سرمایه داری سنت محافظه کارانه است (محافظ کار کسیست که می خواهد از وضع موجود محافظت کند می خواهد دنیا را همین طوری که ست حفظ کند چون به نفع اوست) امروز جهان اسلام روشنفکر اصول گرای مولد فرهنگی نو به شمار می آید و در برابر سنت کهنه لیبرال سرمایه داری قرار گرفته است.
اگر مدیرنیته ای مطرح است همان فرهنگی است که انقلاب اسلامی ایران مطرح می کند امروز لیبرال سرمایه داری حاکم بر جهان از سوی نهضت بیداری اسلامی و جنبش نرم افزاری دینی که در همه حوزه ها وارد می شوند و تولید فکر و اجتهاد می کنند و در حال بر هم زدن نظم حاکم بر جهان است احساس خطر می کند.
این نهضت بیداری اسلام در حال بر هم زدن سیستم تفکر وصف بندی های اجتماعی فرهنگی سیاسی دنیا است و این مطلوب سنت کنه لیبرال سرمایه داری نیست.
برخی درکشورمان به اشتباه فکر می کنند انقلاب اسلامی ایران مقاومتی سنتی در برابر مدرنیته است و این نه اشتباه است بلکه واقعیت چیز دیگری است.
امروز دعوای نو و کهنه مصاف نهضت بیداری اسلامی با سنت کهنه لیبرال سرمایه داری است. الان لیبرال سرمایه داری در حال لشگر کشی و حمله محافظه کارانه است .
اگر افغانستان و عراق را اشغال می کننند اگر ایران را به جنگ تهدید می کنند همه از نشانه های محافظه کارانه است. می خواهند وضع موجود بر جهان ، یعنی سنت کهنه لیبرال سرمایه داری را حفظ کنند آنها در برابر یک علامت سوال یک حرکت نو که همان نهضت بیداری اسلامی است به دام افتاده اند این نهضت سنت شکنی می کند و می تواند شالوده شکن و تاریخ ساز باشد.
تا کنون سنت کهنه لیبرال سرمایه داری از ولایت بشر صحبت می کند و ولایت جمعی را مطرح می نمود اما امام خمینی بنیان گذار این نهضت از ولایت خدا و انبیا سخن گفت و این چنین خط شکنی کرد.
سنت محافظ کار لیبرال سرمایه داری در برابر اندیشه های امام خمینی و نهضت بیداری اسلامی مقاومت می کند برای اینکه این نهضت و اندیشه مبنای آنها را رد می کند.
بر اساساس اندیشه ها ی امام خمینی مبانی دموکراسی غربی مردود است زیرا یکی از مبانی دموکراسی غربی این است که : حق و باطل معلوم نیست ، همه چیز مشکوک و نسبی و قراردادی است و معتقد است که عقل و اخلاق تابع دموکراسی است و این درست در مقابل تفکر نهضت بیداری اسلامی است که معتقد است که دموکراسی و حتی حقوق بشر تابع عقل و اخلاق است.
امام خمینی و یا بهتر بگویم نهضت بیداری اسلامی به جای مفهوم سکولاریزم که یکی از مد های قرن اخیر جهان است مفهوم حکومت دینی را مطرح کرد ، به جای مفهوم شهریار و شهروند و دولت مرد یعنی حاکم و محکوم مدنی ، تعبیر امام و امت اسلامی را مطرح کرد
تعبیر خواهر و برادر دینی را مطرح کرد به جای مفهوم " دولت و ملت و ناسیو نالیسم" مفهوم امت واحده اسلامی را مطرح کرد.
دیگر دوران انتخابات حزبی به سر آمده است (انتخابات مرسوم انگلستان) دیگر دوران نقش آفرینی و دخالت کمپانی ها و لابی ها در تغییر نتایج انتخابات به سر آمده است ( انتخابات مرسوم آمریکا) هم اکنون ما شاهد ظهور نهضت بیداری اسلامی هستیم. انقلاب اسلامی ایران یک اسلام روشنفکر مولّد است. شورای نگهبان ثمره ای از نو اندیشی دینی در انقلاب اسلامی ایران است.این نو اندیشی دینی در نهضت بیداری اسلامی باعث تحوّل و تغییر اساسی در زیر ساختارها و ساختارهای حکومتی در ایران شده است و این درست در مقابل انتظار لیبرال سرمایه داری غرب است لذا برآشفتگی و سنگ اندازی آنها در این رهیافت تعجب آور نیست.امروز در نظام جمهوری اسلامی ایران( مهد نهضت بیداری اسلام ) جریانی جاری است که در برابر این نهضت سنّت شکن به تقلّا افتاده است جریانی که محافظه کارانه عمل میکند و میخواهد با تمسّک به تجدّد انحرافی در برابرنو اندیشی دینی مقاومت کند.جریان محافظه کاری که با توسّل به اندیشه و مفاهیم کهنه و فرسوده ی لیبرال سرمایه داری سنّت حاکم بر جهان در صدد کند کردن روند شالوده شکن و سریع نهضت بیداری اسلامی در تلاش عاجزانه به سر می برد.و این جریان بر همگان پوشیده نیست. امروز جریان اصلاح طلب افراطی با نگرش تجدّد انحرافی سعی در القای سنت لیبرال سرمایه داری و نفوذ مفاهیم آن به درون نهضت بیداری اسلامی دارد.در این جریان احزابی چون حزب مشارکت،مجاهدین انقلاب اسلامی،دفتر تحکیم وحدت و جریان ملّی-مذهبی حضور دارند.
گفتمان حاکم بر این جریان اصلاح طلب افراطی،سکولار در اندیشه و افکار( عدم اعتقاد به حضور و نقش دین در عرصه ی حکومت و جامعه ) التقاط در ایدئولوژی( از لیبرال دموکرات تا سوسیال دموکرات...) و مواضع اپوزیسیونی(مخالفت خوانی ) در رفتاراست.این جریان به سمت تغییر ساختار نظام دینی و استقرار حکومت غیر جمهوری اسلامی بوده اند در یک نگاه کلّی باید گفت در یک جریان اصلاح طلب گفتمان وعقاید مختلف و متضّادی حاکم بوده ( اگرچه در گفتمان توسعه ی سیاسی همگی توافق داشته اند )به گونه ای که در یک سر آن احزاب ارزش گرا( همچون مجمع روحانیون مبارز با گفتمان دینی و در بخش دیگر آن احزاب افراطی با نگرش سکولاریستی و براندازی نظام و حکومت دینی ، قرار داشته است).
وروی صحبت من در این خطابه فقط با جریان اصلاح طلب افراطی( تندرو) است. امروز اصول و ارزش های نو و بدیعی که حاصل خلاقیّت و نو آوری نهضت بیداری اسلامی است به شکوفایی رسیده است. امروز مفاهیم نو وبدیع ولایت خدا و انبیاء ، مردم سالاری دینی ، حکومت دینی ، تعبیر امام و امّت اسلامی ، خواهر و برادر دینی ، امّت واحده ی اسلامی و... شالوده شکنی میکند و پشت نظام پانصد ساله ی محافظه کار لیبرال سرمایه داری را به خاک افکنده است.
مفهوم ولایت خدا و انبیاء در برابر ولایت جمعی ، مفهوم حکومت دینی در برابر مفهوم دگم سکولاریزم ، مفهوم امام و امّت اسلامی در برابر شهریار و شهروند ، مفهوم خواهر و برادر دینی در برابر حاکم و محکوم مدنی ، مفهوم امّت واحده ی اسلامی در برابر ناسیونالیسم از جمله مفاهیم نو و بدیع و اصول موضوعه ی نهضت بیداری اسلامی می باشد.
امروز در کشور ، جریان اصول گرایی ، در برابر سیاست محافظه کارانه ی جریان اصلاح طلب افراطی دست به شالوده شکنی زده است. امروز جریان اصول گرایی سعی در گسترش مفاهیم نو و بدیع نهضت بیداری اسلامی در سراسر جامعه ی اسلامی دارد.
همان طور که در ابتدای این مقاله گفته شد حقیقت ثابت همیشه در ظرف های نژادی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فلسفی ، روحی و حتّی فردی مختلف عرضه شده است و این ظرف ها مشمول مرور تاریخ و کهنه شدنی هستند. برای حفظ مظروف ( حقیقت ثابت ) باید ظرف را تغییر داد منتهی باید توجه داشت که مظروف تغییر نکند.امروز جریان اصول گرا ظرف را برای حفظ مظروف تغییر می دهد وجریان اصلاح طلب افراطی به نام تغییرظرف، مظروف را هم عوض می کند. امروز گفتمان نهضت بیداری اسلامی و جریان اصول گرا معتقد است که نباید معنا را فدای قالب کرد اما قالب را باید تغییرداد.نباید اجازه دهیم فرمالیزم و شکل گرایی و جمود برظواهر ، اسلام تحوّل ساز را به میراث فرهنگی تبدیل کند. به طوری که به تدریج نسل های بعد از انقلاب نتوانند تشخیص دهند که محتوای اسلام کدام است وفرم و ظرف تاریخی آن کدام؟ ما باید تشخیص دهیم که چه چیزی اصل ایدئولوژی ما است و چه چیزی مر بوط به زبان و بیان و مخاطب و سنّت های تاریخی و قومی است اگر این تفکیک را قائل نشویم و یا اگر در این تفکیک اشتباه کنیم چه بسا اولین اشتباه ما ، آخرین اشتباه ما باشد.
مهم است بدانیم که ، گفتمان نهضت بیداری اسلام ، نو و بدیع است یا سنّت تاریخ مصرف گذشته ی لیبرال سرمایه داری؟
به عبارت زیر به دقت توجه کنید:
امروز جریان تجدّد انحرافی به اسلام به عنوان یک شغل وعادت تاریخی می نگرد در صورتی که جریان اصول گرا با تکیه بر نهضت بیداری اسلامی به اسلام به عنوان رسالت ودعوت تاریخی می نگرد. امروز جریان اصلاح طلب افراطی به اسلام فرم اهتمام دارد و جریان اصول گرا به اسلام محتوا توجه دارد.امروز جریان اصلاح طلب افراطی از اسلامی دم می زند که باید مواظب آن باشیم و نجاتش بدهیم. در صورتی که جریان اصول گرا معتقد است که اسلام نجات بخش ما و نقطه ی امید و رهایی ماست. امروز جریان اصلاح طلب افراطی از اسلامی صحبت می کند که فقط سنّت سازی می کند ، امروز جریان اصول گرا به اسلامی می پردازد که سنّت شکنی می کندو باز هم می تواند در جامعه ی جهانی امروز، شالوده شکن و تاریخ ساز باشد ، همیم کاری که انقلاب ما کرد.امروز جریان اصلاح طلب افراطی از اسلام محافظه کار صحبت می کند در صورتی که جریان اصول گرا به اسلام انقلاب ساز می پردازد.
امروز جریان اصلاح صلب افراطی به اسلام جامد و متحجّر معتقد است در صورتی که نهضت بیداری اسلامی یعنی اسلام متحّرک ، یعنی اجتهاد.
جریان اصلا طلب افراطی: جریان اصول گرا:
اسلام صورت اسلام سیرت
اسلام ظاهر اسلام باطن
اسلام پوسته اسلام هسته
اسلام سنّت ساز اسلام سنّت شکن
اسلام سکولار اسلام ناب محمدی
امروز نهضت بیداری اسلامی بر روی هر نقطه که دست می گذارد با واکنش شدید محافظه کارانه ی جریان اصلاح طلب افراطی مواجه می شود.آنگاه که جریان فکری و فرهنگی نوظهور بیداری اسلامی ، به فرمان امام (ره) مفهوم شورای نگهبان را عرضه می کند جریان اصلاح طلب افراطی آن را بر نمی تابد. آنگاه که شورای نگهبان ، این واژه ی شالوده شکن نهضت بیداری اسلامی ، سدّی بر سر راه سهم خواهی برخی احزاب می گرد ، طبیعی است که در مقابل آن موضع تهاجمی بگیرند.
آنگاه که شورای نگهبان شایسته سالاری را بر حزب گرایی ترجیح میدهد طبیعی است که احزاب سهم خواه ، آن را بر نتابد.
آنگاه که نهضت بیداری اسلامی برای ارزش نهادن به بعد اجتماعی زن حجاب را مطرح می سازد طبیعی است خشم جریان تجدّد انحرافی برانگیخته شود.
آنگاه که نهضت بیداری اسلامی از بانکداری اسلامی صحبت به میان می آورد طبیعی است جریان حافظ نظم مستقر به مقابله با آن بپردازد. آری جریان حافظ نظم مستقر ، شالوده شکنی ها و نو آوری ها و خلاقیّت های نهضت نوظهور بیداری اسلامی را بر نمی تابد و خواهان ارتجاع به اصول و ارزش های ما قبل انقلاب با لباس و برچسب اسلامی است. آری ارتجاع به جاهلیّت با گریم اسلام و از جهاتی شبیه به مسیحیت است .
منابع :
سخنراني استاد شهيد مطهري
سخنراني دكتر علي شريعتي
سخنراني استاد حسن رحيم پور ازغدي